شايد در سالهايي نه چندان دور، استفاده ابزارهاي ديجيتال و ورود دنياي فناوري، يك انتخاب بود. شايد به همين علت، سازمان بهداشت جهاني آن را در فهرست مهارت هاي ده گانه زندگي نياورده است.
اما امروز زندگي ديجيتالي يكي از وجوه زندگي همهي ماست و حتي اگر بپذيريم كه ميتوانيم سهم تكنولوژي ديجيتال را در زندگي خود كاهش دهيم، اما بيترديد حذف كردن تكنولوژي از زندگي تقريباً امكان پذير نيست (برخي از سبكهاي زندگي غيرممكن ميشوند).
به همين علت، بسيار از كشورهاي جهان، تقويت سواد فناورانه و افزايش سواد ديجيتال را در برنامهي آموزش و پرورش كودكان و نوجوانان و نيز در برنامههاي آموزشي دانشگاهي گنجاندهاند.
با توجه به اينكه متمم، درسهاي متنوعي در حوزهي تكنولوژي ديجيتال و استفاده از آن ارائه كرده است، اما نقشه راه افزايش سواد ديجيتال ميتواند راهنماي مناسبي براي مطالعهي درسها – و البته تصويري از مسير آتي توسعهي محتواي متمم در اين حوزه – باشد.
مفهوم شكاف ديجيتالي
شكاف ديجيتالي درسي است كه پيشنهاد ميكنيم آن را پيش از ساير درسهاي مرتبط با سواد فناورانه مطالعه كنيد.
چون به ما يادآوري ميكند كه چرا لازم است براي اين نوع درسها وقت بگذاريم.
شايد بخشي از مسئوليت شكاف ديجيتالي متوجه دولتها باشد، اما اگر خودمان هم براي افزايش سواد ديجيتالي خود وقت نگذاريم، بيشتر احتمال دارد كه وادار شويم هزينهي شكاف ديجيتالي را پرداخت كنيم.
تعريف شكاف ديجيتالي چيست؟
آشنايي با ترمينولوژي ديجيتال
اگر بخواهيم در زمينهي هر علم يا هنر يا مهارتي صحبت كنيم، لازم است كه كلمات كليدي و ترمينولوژي آن حوزه را بشناسيم.
طبيعتاً حوزهي ديجيتال و سواد ديجيتال هم از اين قاعده، مستثني نيست.
ما هم در متمم، به بهانه هاي مختلف در مورد ترمينولوژي ديجيتال صحبت كردهايم و خواهيم كرد.
اما نميتوانيم يادگيري ترمينولوژي ديجيتال را به عنوان پيش نياز يادگيري سواد ديجيتال مطرح كنيم.
چنانكه هيچكس نميتواند شما را وادار كند براي يادگيري زبان انگليسي، ابتدا همهي كلمات و واژههاي ديكشنري را حفظ كنيد.
بنابراين روش مناسب اين است كه به واژه ها و اصطلاحات مرتبط با تكنولوژي ديجيتال حساس باشيم و در مواردي كه آنها را به صورت مكرر ميشنويم، براي درك مفهوم دقيق آنها بكوشيم.
به اين مثالها توجه كنيد:
بسياري از ما، هنوز واژههاي ديجيتال و آنلاين را به جاي يكديگر استفاده ميكنيم و مثلاً به تفاوت بازاريابي ديجيتال و بازاريابي آنلاين توجه نميكنيم.
به تفاوتها و قابليتها و نقاط قوت و ضعف نرم افزارهاي آفلاين در مقايسه با سرويسهاي آنلاين و يا نرم افزارهاي نيازمند ارتباط آنلاين توجه نداريم.
معناي دقيقي از واژههايي مانند دولت الكترونيك در ذهن نداريم و يا پيش فرضها و انتظارات ذهني خودمان را به اين مفاهيم (كه تعريف دقيق و مشخص دارند) تحميل ميكنيم.
موارد زير از جمله درسهايي هستند كه ما آنها را با اين هدف (آشنايي با ترمينولوژي ديجيتال) در متمم ارائه كردهايم:
تفاوت واژههاي فيزيكي، ديجيتال، آنلاين، آفلاين و مجازي
مفهوم شبكه و اينترنت چيست و وقتي ارتباط گستردهي توزيع شده بين انسانها و كامپيوترها به وجود ميآيد چه فرصتها و ظرفيتهاي جديدي به وجود ميآيد؟
تفاوت واژههاي شبكه، اينترنت، اينترانت و وب
تفاوت واژههاي اموتيكون، اسمايلي، استيكر و ايموجي
منظور از اينترنت اشيا يا IoT چيست و وقتي تعداد دستگاههايي كه روي بستر اينترنت به هم وصل هستند از تعداد انسانها بيشتر ميشود، چه اتفاقي ميافتد و جهان چه وضعيتي پيدا ميكند؟ بيگ ديتا چيست و چه رابطهاي با IoT پيدا ميكند؟
اينترنت اشيا
بيگ ديتا (كلان داده)
واقعيت مجازي و واقعيت افزوده
اسپم
منظور از اصطلاح فناوري اطلاعات يا Information Technology يا همان IT چيست؟ چه چيزهايي زير چتر IT قرار ميگيرند؟ آيا هر نوع فعاليتي كه به نوعي به كامپيوتر و تكنولوژيهاي نوين مربوط باشد، زيرمجموعه IT محصول ميشود؟
فناوري اطلاعات
QR Code
آدرس IP
URL
حافظه كش
كوكي (Cookie)
امروز علاوه بر اصطلاح وب، اصطلاحهاي Web 2.0 و Web 3.0 و Web 4.0 را هم ميشنويم. اين در حالي است كه هنوز از پتانسيلهاي Web 2.0 هم به صورت كافي استفاده نكردهايم. منظور از نسلهاي مختلف وب چيست؟
وب 2.0
آشنايي با ابزارها و اپليكيشن هاي ديجيتال
تعداد ابزارهاي ديجيتال موجود در اطراف ما، بيشتر از حدي است كه حتي اگر تمام عمرمان را صرف خواندن نامشان كنيم، فهرست بلندبالاي آنها به پايان برسد.
اما اين نميتواند توجيهي براي حذف يادگيري نرم افزارها و ابزارهاي ديجيتال از برنامه هاي آموزشي و مهارتي باشد.
هر كس، بسته به نيازهاي خود لازم دارد كه برخي نرم افزارهاي مرتبط با تخصصاش را فرا بگيرد و البته در اين ميان نرم افزارهايي هستند كه مستقل از دانش و حرفه و اولويتهاي ما، آشنايي با آنها ضروري و اجتناب ناپذير است.
خانواده نرم افزارهاي آفيس، نرم افزارهاي مديريت كارايي و بهره وري و نيز خبرخوانها، تنها نمونههايي از اين دسته ابزارهاي ضروري در دنياي جديد هستند.
ما تا كنون اشارههايي به برخي نرم افزارها مانند موارد زير داشتهايم. اما اين مجموعه به صورت جدي تكميل خواهد شد:
وان نوت
اورنوت
Todoist
اكسل
معرفي خبرخوان هايي براي سيستم عامل اندرويد
معرفي خبرخوان هايي براي آيفون و آي پد
سواد اطلاعاتي يا Information Literacy
سواد اطلاعاتي يا Information Literacy يكي از زيرمجموعه هاي مهم در سواد ديجيتال محسوب ميشود.
پس از اينكه واژه ها و مفاهيم اوليه ديجيتال را بياموزيم و اكوسيستم تكنولوژي را در حد اوليه بفهميم و تا حدي با برخي از ابزارهاي عمومي ديجيتال آشنا شويم، وقت آن است كه به شكلي جديتر و عميقتر، با اطلاعات آشنا شويم و بتوانيم آن را براي دستيابي به اهدافمان، به خدمت بگيريم.
در اينجا نمونههايي از موضوعات مورد بحث در سواد اطلاعاتي يا Information Literacy را با هم مرور ميكنيم:
طبقه بندي اطلاعات ديجيتال يكي از مهارتهاي مهم در سواد اطلاعاتي است. اين طبقه بندي ممكن است از منظرهاي مختلف از جمله منبع اطلاعات، سطح اطلاعات، پيچيدگي اطلاعات، اعتبار اطلاعات و ساختار اطلاعات باشد.
مهارت جستجو در وب مهارت مهم ديگري است كه با توجه به حجم انبوه اطلاعاتِ غيرمفيد و غيرمعتبر در وب (آلودگيهاي اطلاعاتي)، ميتوان آن را به زباله گردي ديجيتال تشبيه كرد.
ما در متمم، مجموعه درسمستقلي را به اين موضوع اختصاص دادهايم:
آموزش جستجوي حرفه اي در گوگل
شناخت انواع مقالات در فضاي آنلاين: زماني بود كه واژهي مقاله در انحصار دانشگاهيان بود. آنها را هم عموماً با صفتهايي مانند Conference Paper و Journal Paper توصيف ميكردند.
امروز سادهترين متنهاي فضاي ديجيتال هم مقاله ناميده ميشوند.
اين مقالات اگر به صورت حرفهاي توليد و تنظيم شوند، دستاوردهايي به مراتب ارزشمندتر از مقالات سنتي دانشگاهي دارند و اگر با آنها آشنا نباشيم، ميتوانند باعث يادگيريهاي نادرست و تكيه بر منابع غيرمعتبر شوند.
به همين علت، مقاله شناسي و ارزيابي مقالات كه قبلاً يك شغل محسوب ميشد، امروز به بخشي ضروري از سواد ديجيتال تبديل شده و هر كس بايد بتواند تا حد قابل قبولي، نيازهاي اوليهاش را در اين زمينه، به صورت فردي مرتفع نمايد.
مفهوم كپي رايت: كپي رايت، فراتر از علامت كوچكي است كه وقت و بيوقت آن را در جاهاي مختلف سايتها و وبلاگها و ابتدا و انتهاي فيلمها به كار ميگيريم.
در گذشته، مالكيت معنوي بيشتر از جنس بحثهاي حقوقي بود و كساني كه احساس ميكردند حق آنها تضييع شده است، به سراغ مراجع قضايي ميرفتند.
اما از آنجا كه سيستم قضايي جهان نتوانست به سرعت خود را با شرايط و نيازهاي جديد تطبيق دهد، امروزه بخش قابل توجهي از پيگيريهاي مربوطه، از طريق سازمانها و ساختارهاي متعدد مجازي انجام ميشود.
بنابراين، مهم است كه بدانيم دنياي جديد، چه مكانيزمها و ابزارها و چارچوبهايي را جايگزين سيستم سنتي دنياي كهن كرده است.
نقد و تحليل محتواي ديجيتال تخصص ارزشمند ديگري است كه هر يك از ما، به اندازهي توان و نيازمان بايد برايش وقت بگذاريم.
اين كار از ارزيابي يك پيامك در تلگرام آغاز شده و تا اعتبارسنجي محتواي سايتهاي بزرگ جهان ادامه مييابد.
مفهوم متاديتا يا فراداده يا اَبَرداده (Metadata) و نيز فرااطلاعات يا اَبَراطلاعات (Metainformation) از جمله مفاهيم كليدي ديگر در سواد اطلاعاتي است.
به اين معنا كه بتوانيم دادهاي در مورد دادهها توليد كنيم و يا اطلاعاتي در مورد اطلاعات توليد كنيم.
اين بخش از سواد اطلاعاتي، بسيار ارزشمند و ارزش آفرين است و امروز نيز به سرعت رو به گسترش و عميقتر شدن است.
ما شكلهاي سادهاي از اين بحث را در حد برچسب گذاري محتوا در متمم مورد اشاره قرار دادهايم.
اما شايد برايتان جالب باشد كه اين بحث چنان پيچيده شده كه حتي دانشمندان اطلاعات، براي حل چالشهاي آن به سراغ الگو گرفتن از طبيعت رفتهاند و مدلهايي مانند DITA (مخفف Darwin Information Typing Architecture) ايجاد كردهاند. شايد با الهام از ساختارهاي داروين، بتوانند در اين زمينه گامي به پيش بردارند.
مهارت يادگيري در فضاي ديجيتال مهارت كليدي ديگري است كه به عنوان يكي از زيرمجموعههاي سواد اطلاعاتي مورد توجه قرار ميگيرد.
زماني كه نخستين نسخهي دائره المعارفها روي CD و بعدها DVD منتشر شد، براي خيليها اين سوال ايجاد شده بود كه آيا محفوظات سنتي ديگر ميتوانند مفيد باشند؟
آن زمان، انسانها با غرور اعلام ميكردند كه الان پنجاه يا صد جلد كتاب را در كيف خود دارند.
بعدها گسترش وب، اين دسترسي را سريعتر، ارزانتر و فراگير كرد. اما به تدريج متوجه شديم كه امكانات جديد، به معناي يادگيري بهتر نيست. بلكه صرفاً حجم اطلاعات بيشتري را با سرعت بهتري در اختيار ما قرار ميدهد.
اتفاقاً اين بمباران اطلاعاتي و اين سيستم به هم پيوستهي انساني، پيچيدگيهاي بيشتري دارد و مهارتهاي يادگيري سنتي، نميتوانند به سادگي در اين فضاي جديد مورد استفاده قرار گيرند.
به همين علت، مهارت استفاده از اطلاعات ديجيتال براي يادگيري، به مهارتي ضروري و متاسفانه كمياب تبديل شده است.
آيا آموزش الكترونيكي و روشهاي يادگيري ديجيتالي براي شما مناسب است؟
تفكر نقادانه در دنياي ديجيتال: بحث تفكر نقادانه يا Critical Thinking كه در دنياي فيزيكي و ارتباطات و استدلالها و تحليلهاي ما از دنياي اطراف مطرح ميشود، در دنياي ديجيتال هم به قوت خود باقي است.
ضعف در تفكر نقادانه ميتواند باعث شود كه ما سريعتر از قبل، در دام اطلاعات نادرست و گمراه كننده گرفتار شويم و نه تنها از توسعه و تعميق مدل ذهني خود محروم شويم، بلكه داشته هاي فعلي خود را هم از دست بدهيم و تحليلها و درك ما از محيط اطراف، تضعيف شود.
سواد رسانه هاي ديجيتال يا Digital Media Literacy
واقعيت تاريخي اين است كه رسانه، هرگز در ذات خود معناي مخاطب انبوه را نداشته است.
اين را به سادگي ميتوان از مطالعهي آثار بزرگان كلاسيك حوزه رسانه نظير مارشال مك لوهان استنتاج كرد.
همچنين اينكه واژههايي مانند Mass Media يا رسانه هاي انبوه وجود دارند، نشان ميدهد كه رسانه ميتواند انبوه هم نباشد.
اما از همهي اين بحث و استدلالها كه بگذريم:
چارهاي نداريم جز اين كه بپذيريم طي دهه هاي اخير، هميشه در پشت كلمهي رسانه مفهوم انبوه مخاطبان هم پنهان بوده است.
اگر كسي بگويد صاحب رسانه است و سپس تابلوي اعلانات داخل آسانسور خانهاش را به شما نشان دهد، احتمالاً به او خواهيد خنديد.
اما اتفاقي كه در دوران اخير به وجود آمده است، ظهور رسانه هاي ديجيتال است. رسانه هاي ديجيتال اتفاقاً ادعاي دسترسي انبوه را ندارند و حتي اگر دسترسي انبوه هم داشته باشند، افتخارشان به اين مسئله نيست.
ادعاي مهم و البته درست رسانه هاي ديجيتال (و رسانه هاي اجتماعي به عنوان يكي از زيرمجموعه هاي آنها) اين است كه ميتوانند پيام و نظرشان را با دقت مناسبي به مخاطب هدف برسانند.
به نظر ميرسد اگر چه دانش كلاسيك رسانه هنوز و هميشه ميتواند زيربنايي براي انديشيدن ما و تحليل رسانه هاي نوين باشد، اما اگر ويژگي هاي رسانه هاي نوين را نشناسيم، ممكن است متوجه نشويم كه پارادايم هاي جديدي در حوزه رسانه ظهور كردهاند و در نتيجه، در درك كامل ظرفيتها و محدوديتهاي فضاي رسانه هاي ديجيتال، ناتوان بمانيم.
در كنار بحث هاي مطرح شده در زمينه سواد اطلاعاتي يا Information Literacy، لازم است موضوعات ديگري را هم بشناسيم تا بتوانيم در زمينه سواد رسانه هاي ديجيتال، حداقل هاي لازم را كسب كنيم.
از جمله موضوعات مورد نياز، ميتوان به بحثهاي زير اشاره كرد:
شناخت رسانه
آشنايي با شيوه هاي دسترسي به اطلاعات و اخبار
ارزيابي اطلاعات و اخبار بر اساس ارزش و صحت و سقم
شناخت و توانايي تفكيك منابع اوريجيتال و غير اوريجينال
انتقال درست اطلاعات به ديگران با كمترين خطا و محدوديتهاي انتقال اطلاعات
آشنايي با فنآوري ارتباطات و اطلاعات
نحوه اظهار نظر صحيح و مناسب در رسانهها
شرايط اثربخشي بهتر يك رسانه
آشنايي با مباني دانش تبليغات و به طور خاص تبليغات ديجيتال
سواد محتواي ديجيتال يا Digital Content Literacy
ما تا كنون به مباني بسيار ساده و ابتدايي استراتژي محتوا اشاره كردهايم و به اين بهانه، اشارههايي ساده و كوتاه به برخي از مفاهيم اوليه سواد محتواي ديجيتال داشتهايم.
اما طبيعتاً در بحث سواد ديجيتال انتظار ميرود محتواي ديجيتال به شكلي دقيقتر و عميقتر شناخته و درك شود.
موارد زير را ميتوان فصل مشترك فهرستهاي مختلفي دانست كه در زمينه سواد محتواي ديجيتال تدوين و پيشنهاد شدهاند:
منبع : متمم